دانستنی ها
چهارشنبه 15 فروردین 1397 اهمیت سال های اولیه ی کودکی



مهمترین دوره ی زندگی افراد در طول عمر آنان، دوره ی بین انعقاد نطفه و هشت سالگی است؛ زیرا رشد و پرورش کودک در این دوره، شالوده ی رشد او در آینده را پی‌ریزی میکند. در سه سال اول زندگی، رشد انسان بسیار سریع است. در این دوره، حساسیت نسبت به تأثیرات محیطی نیز از همة دوره‌های دیگر بیشتر است.

در سالهای اول، رشد مغز در بحرانی‌ترین وضعیت بوده و نسبت به تأثیرات خارجی (چه مثبت و چه منفی) بیشترین حساسیت را دارد. مغز در این زمان توانمندی بالفعل کم و بالقوه بسیار بالایی دارد. مراقبت محبت‌آمیز و آموزش‌هایی  که کودک در سالهای اول دریافت میکند یا فقدان این تجربیات اساسی تأثیرات بلند مدتی بر ذهن کودک باقی میگذارد. هرچند که یادگیری در تمام طول زندگی ادامه مییابد اما در سالهای نخستین، مغز انسان با سرعتی که هرگز تکرار نخواهد شد، در حال شکل گیری است . پیش از تولد، سلولهای مغزی با سرعتی شگفت‌آور تکثیر میشوند. در زمان تولد، نوزاد حدود 100 میلیارد سلول مغزی دارد که اغلب آنها به هم متصل نیستند. این سلولها نمی‌توانند به تنهایی کار کنند بلکه باید در شبکه‌هائی سازمان‌دهی شوند که لازم است بین آنها تریلیونها رابط یا سیناپس وجود داشته باشد. هر سلول عصبی به طور بالقوه می تواند با 15000 سلول دیگر ارتباط برقرار کند این رابط‌ها، آنچه را ما میتوانیم انجام دهیم، آنچه مایلیم انجام دهیم، نحوة تفکر ما و در واقع آنچه را که هستیم تعیین می کنند. هرچه تعداد این ارتباطها بیشتر باشد، مغز توانمند تر و کودک از آینده و عملکرد بهتری برخوردار خواهد بود.

دوره‌ای که رابط‌های مغز با سرعتی انفجاری تکثیر میشوند با سالهای اول کودکی همزمان است، یعنی با دوره‌ای که کودک عملأ در هر لحظه از بیداری، چیزهای تازه‌ای را برای اولین بار کشف میکند. نقش تجربه در همین زمان ایفا میشود. هنگامی که در سالهای اول، رابطی مکررأ مورد استفاده قرار میگیرد، جنبة همیشگی پیدا میکند. رابطها (سیناپسها)ئی که در نتیجة تکرار تجربیات اولیه به دفعات فعال میشوند، به دائمی شدن متمایل میشوند و سیناپسهائی که به‌کلی یا به دفعات کافی فعال نشده‌اند، به حذف شدن متمایل میشوند؛ بدین ترتیب، رشد مغزی یک فرایند "استفاده کن یا از دست بده" است.

بنابراین، بسیار مهم است که کودک فرصتهای کافی برای مواجهه، تقلید و درگیر شدن با تنوع گسترده‌ای از فعالیتهای برانگیزندة واکنشی داشته باشد و بدین وسیله بتواند یاد بگیرد که از توانهای مغزی خود استفاده کند. کودکانی که از این گونه شرایط محروم میشوند احتمال دارد که دچار مشکلات شخصیتی، اختلالات روانی، نارسایی‌های ادراکی و مشکلات یادگیری شوند.

خانه و ساکنان آن، همراه با هم، اولین محیط کودک و شالودة تعامل او با محیط را تشکیل میدهند. کودک باید آزاد بوده و احساس امنیت کند تا بتواند از امکاناتی که محیط برای او فراهم میکند، برخوردار شود.

اهمیت محیط خانوادگی و فضای شاد، محبت و تفاهم، جنبه‌هائی از مراقبت کودکان هستند که به طور سنتی شناخته شده‌اند. برخی از محیطهای خانوادگی امن هستند و در آنها کودکان از امنیت و محیطی برخوردارند که برای بزرگ شدن و تعامل با والدین به آن نیاز دارند. در برخی خانواده های دیگر نیز اگر چه تضاد و درگیری وجود ندارد اما تعامل در درون خانواده به اندازة گروه اول نیست. دستة سومی از محیط خانوادگی نیز وجود دارد که مشخصة آن تضاد و درگیری دائم در خانواده و محرومیت کامل کودکان از بزرگ شدن با والدین و فرصتهای پرورش کامل و هماهنگ است.

بنابراین، لازم است که برنامه های سالهای اول کودکی همواره مداخلاتی را طراحی کنند که بر خردسال ترین کودکان متمرکز باشند، زیرا بیشترین تفاوتها در این دوره ایجاد میشوند
نسخه قابل چاپ
بيشتر
تعداد بازديد اين صفحه: 446924
تعداد بازديد کنندگان سايت: 103706109 تعداد بازديد زيرپورتال: 1645120 اين زيرپورتال امروز: 1237 سایت در امروز: 134267 اين صفحه امروز: 70